دعای شب عید ...
خدايا
در اين شب عيد ما را از شر الياس و
پدران ما را از شر هستي
و مريضان ما را از شر دکتر پزوهان در امان بدار
خدايا
در اين شب عيد ما را از شر الياس و
پدران ما را از شر هستي
و مريضان ما را از شر دکتر پزوهان در امان بدار
شیطان اولین کسی بود که ...
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
شيطان : نخستين كسى بود كه بعضى كارها را مرتكب شد و پيش از او كسى آنها را انجام نداده بود. و آنها از اين قراراند:
- اولين كسى كه قياس نمود و خود را از حضرت آدم عليه السلام برتر و بالاتر دانست و گفت : من از آتشم و او از خاك در حالى كه آتش از خاك بالاتر است .
- اولين كسى كه در پيشگاه با عظمت الهى تكبر نمود و به دستور خالق خود عمل نكرد.
- اولين كسى كه كه معصيت و نافرمانى خدا را كرد و آشكارا با او مخالفت نمود.
- اولين كسى كه به دروغ گفت : خدا گفته از اين درخت نخوريد، چون درخت جاويد است و اگر كسى از آن بخورد تا ابد زنده مى ماند و با خدا شريك مى شود.
- اولين كسى كه كه قسم به دروغ خورد و گفت : من شما را نصيحت مى كنم .
- اولين كسى كه نماز خواند و يك ركعت آن چهار هزار سال طول كشيد.
- اولين كسى كه منبر رفت و براى ملائكه سخنرانى و صحبت كرد.
- اولين كسى كه كه به خدا مشرك شد.
- اولين كسى كه كه غنا و آواز خواند، همان زمانى كه آدم عليه السلام از درخت نهى شده خورد.
- اولين كسى كه از خوشحالى سرود خواند و آن هنگامى بود كه آدم به زمين آمد.
- اولين كسى كه نوحه خواند و گريست ؛ چون او را به زمين فرستادند، به ياد بهشت و نعمتهاى آن نوحه و گريه كرد.
- اولين كسى كه لواط كرد چون زمانى كه به ميان قوم لوط آمد خود را در اختيار آنان قرار داد تا با او لواط كنند.
- اولين كسى كه دستور ساختن منجنيق را داد تا حضرت ابراهيم عليه السلام را با آن در آتش اندازند.
- اولين كسى كه دستور ساختن حمام را در زمان حضرت سيلمان عليه السلام داد تا نظافت كنند.
- اولين كسى كه ساختن نوره را در زمان حضرت سليمان داد، براى اين كه موهاى اضافى پاى بلقيس پادشاه سبا را از زمين ببرند.
- اولين كسى كه دستور ساختن شيشه را داد تا حضرت سليمان عليه السلام آن را روى خندق گذارد و بلقيس را آزمايش كند.
- اولين كسى كه دستور ساختن صابون را داد تا مردم بدن و لباس خود را بشويند.
- اولين كسى كه دستور ساختن آسياب را داد تا مردم گندم هاى خود را آرد كنند.
- اولين كسى كه با ابوبكر بيعت كرد تا مردم را منحرف كند و از مسير حق برگرداند.
- اولين كسى كه خدا را در آسمان ها پرستيد.
- اولين كسى كه عبادت و بندگى او، فرشتگان را به تعجب در آورد!
- اولين كسى كه به خداى خود اعتراض كرد.
- اولين كسى كه شبيه شدن به ديگران را مطرح و مردم را به آن تشويق كرد.
- اولين كسى كه كه سحر و جادو كرد و آن دو را به مردم ياد داد.
- اولين كسى كه ساز درست كرد و خود، آن را نواخت .
- اولين كسى كه براى زيبايى ، زلف گذاشت .
- اولين كسى كه براى مخالفت با پيامبران ريش خود را تراشيد.
- اولين كسى كه براى مست شدن مردم ، شراب درست كرد.
- اولين كسى كه ساختن آلات لهو و لعب و موسيقى را به قابيل آموخت .
- اولين كسى كه وقتى وارد جهنم مى شود، خطبه مى خواند.
- اولين كسى كه مكر و حيله و خدعه نمود.
- اولين كسى كه نقاشى كرد و چهره كشيد.
- اولين كسى كه آتش حسدش شعله ور شد.
- اولين كسى كه به ناحق مخاصمه و جدال كرد.
- اولين كسى كه خداى تعالى به او لعنت نمود و از ناراحتى فرياد كشيد.
- اولين كسى كه به خدا كفر ورزيد.
- اولين كسى كه گريه دروغى نمود.
- اولين كسى كه عبادت و خلقت خود را ستود.
- اولين كسى كه صورت هاى مجسمه و بت را ساخت
اولين كسى كه جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل او را لعنت كردند.
- اولين كسى كه از ترس ملائكه فرار كرد و خود را مخفى نمود.
- اولين كسى كه دستور مساحقه داد. امام باقر عليه السلام فرمود: ((وقتى خواسته ابليس در قوم لوط عملى شد، خود را به صورت زن در آورد و سراغ زنان آمد و گفت : آيا مردان شما با هم لواط مى كنند؟ در جواب گفتند: آرى . دستور داد شما نيز با هم مساحقه كنيد
خوب دوستان اینم سری جدید sms
هيچ وقت از خدا نخواه که همه ي دنيا مال تو باشه ... هميشه از خدا بخواه کسي که همه ي دنياي توست مال کسي ديگه نباشه
از خدا پول خواستم، بانك داد، درخت خواستم، جنگل داد، اتاق خواستم، خونه داد، حالا ميترسم ازش تو رو بخوام يه گله گوسفند بده
بی غیرته ميره خونه ميره حموم ميبينه يكي اونجاست:ميگه تو كي هستي :ميگه من غواصم :برمیگرده ميگه نميدونم اين ارتش چيكار ميكنه ديروز هم يه خلبان رو كمد بود
به تركه ميگن : اين خيابون كجا ميره؟ تركه ميگه : والا من چهل سال تو اين خيابون زندگي ميكنم , نديدم اين خيابون جايي بره
گویند مي توان خيلي دورها را نزديک احساس کرد! "به بالا نگاهي انداخت اشعه آفتاب به سويش زبانه کشيد دوباره سر به گريبان فرو برد پلکهايش را بر هم بست عزمش را جزم کرد اينبار هم چشم به آسمان دوخت ولي اين بار فرق داشت تحمل کرد تا ابرها کنار رفتند باز هم مقاومت کرد در حالي که اشک از رخسارش جاري بود رهگذري زو پرسيد: به چه خيره شده اي؟ روشندل عاشق جواب داد: به آتش فروزاني که بينايان از رويت آن عاجزند
دنيا هم به آدماي خوش بين نياز داره هم به آدماي بد بين چون آدماي خوش بين هواپيما ميسازن افراد بد بين چترنجات....
مدرسه ما : پايگاه جهنمي، خروج از مدرسه : فرار از آلكاتراس ،ديدن مدير از دور : شبحي در تاريكي، نمره بيست : افسانه آه، مدير مدرسه : مرد 6 ميليون دلاري ،شوخي با مدير : بازي با مرگ، روز دادن كارنامه : حادثه در كندوان ،امتحان : شايد وقتي ديگر، روزي كه معلم به كلاس نمي آيد : بوي خوش زندگي، اخراج از كلاس : يك بار براي هميشه، نمازخانه دبيرستادن : قطعه اي از بهشت، زنگ آخر : آرايشگاه زيبا، امحان پايان ترم : قلب ها براي كه مي تپد، پيام متقلب براي ديگران : چشم
ميگن يه ماه تو آسمونه . يه ماه رو زمين ! عزيزم خسته نميشي دو شيفت كار ميكني ؟!
پاسخ اپراتور موبايل در بروجرد هنگامي كه مشترك در دسترس نيست :
مشترك مورد نظر نيستا . نه كه نيستا . هستا . دم دست نيستا !
یارو لب دريا همش داد ميزد آفرين، ما شالا .... ،ازش ميپرسن چه کار ميکني؟ ميگه :پسرم 1 ساعته رفته زير آب هنوز بر نگشته ...عجب نفسي داره
افلاطون می گه: اگه با دلت چيزی يا کسی رو دوست داری زياد جدی نگيرش، چون ارزشی نداره، چون کار دل دوست داشتنه، مثل کار چشم که ديدنه، اما اگه يه روز با عقلت کسی رو دوست داشتی، اگه عقلت عاشق شد، بدون که داری چيزی رو تجربه می کنی که اسمش عشق واقعیه
غضنفر رفته بود مشهد پسرش گم میشه داد و بیداد میکنه میگه یا امام رضا اگه کمک کنی پسرم پیدا شه دیگه گه بخورم اینورا بیام
دو تا ترك بغل خيابون ايستاده بودن به يه تاكسي ميگن سه نفر تجريش راننده ميگه شما كه دو نفريد تركا ميگن مگه خودت نمياي؟
صبر كن عشق زمين گير شود بعد برو / يا دل از ديدن تو سير شود بعد برو
اي كبوتر به كجا؟قدر دگر تاب بيار / آسمان پاي پرت پير شود بعد برو
تو اگر كوچ كني بغض گلو مي شكند / صبر كن گريه به زنجير شود بعد برو
خواب ديدي شبي از راه سوارت آمد / باش تا خواب تو تعبير شود بعد برو
زندگی با همه وسعت خویش محمل ساکت غم خوردن نیست
حاصلش تن به قضا دادن و پژمردن نیست
زندگی رفتن و راهی شدن است
زندگی جنبش راهی شدن است.
از سر آغاز وجود تا بدانجا که خدا می داند
|
قبل از ازدواج |
بعد از ازدواج |
نتيجه گيري اخلاقي |
|
ايستادن در صف سينما و استخر |
ايستادن در صف شير وگوشت |
آموزش ايستادگي |
|
تعطيلات رفتن به ديزن و اسكي |
تعطيلات شست وشوي خانه ولباس |
پر شدن اوقات فراغت |
|
نوشتن كتاب شعر و رمان |
نوشتن داستان پرنده در قفس |
شهرت باد آورده |
|
صحبت تلفني بي محاسبه زمان |
اتهام به پر حرفي حتي براي 10 دقيقه |
حفظ عضلات صورت |
|
رفتن به سفرهاي هفتگي |
درحسرت رفتن به پارك سر كوچه |
امنيت كامل |
|
قبل از ازدواج |
بعد از ازدواج |
نتيجه گيري اخلاقي |
|
خوابيدن تا لنگ ظهر |
بيدار شدن زودتر از خورشيد |
سحر خيز شدن |
|
رفتن به سفر بي اجازه |
رفتن به حياط با اجازه |
معتبر شدن |
|
خوردن بهترين غذاها بي منت |
خوردن غذا هاي سوخته با منت |
تقويت معده |
|
استراحت مطلق بي جر بحث |
كار كردن در شرايط سخت |
ورزيده شدن |
|
ديدوبازديد از اماكن تفريحي |
سر زدن به فاميل خانوم |
صله رحم |
|
... آموزش گيتار و سنتور و |
آموزش بچه داري و شستن ظرف |
همدردي با مرد ها |
|
گرفتن پول تو جيبي از پاپا |
دادن كل حقوق به خانوم |
مستقل شدن |
براش بنويس دوستت دارم آخه مي دوني آدما گاهي اوقات خيلي زود حرفاشونو از ياد مي برن ولي يه نوشته , به اين سادگيا پاک شدني نيست . گرچه پاره کردن يک کاغذ از شکستن يک قلب هم ساده تره ولي تو بنويس .. تو ... بنويس

اين کوزه چو من عاشق زاري بوده است در بند سر زلف نگاري بوده است اين دسته که بر گردن آن مي بيني دستي است که بر گردن ياري بوده است
عشق يعني حسرتي دريك نگاه عشق يعني غربتي بي انتها عشق يعني فرصت اما كوتاه عشق يعني مرگ اما بي صدا
اشک عاشق مرحم است پس چرا اشکش کم است؟؟؟!؟؟ آسمان ابري است زوزه باد چه وحشتناک است از چه مي ترسد شب؟! زوزه باد ؟؟چرا؟؟!؟ آسمان تيره شده شب چه وحشت زده است زوزه باد درون خانه هم مي پيچد شب به اين وسَعت خود مي ترسد من نترسم؟؟!! هرگز؛هرگز من نمي دانم چرا خواب به چشمانم نمي آيد پس چه بايد بکنم شب وحشت زده را ياري کنم؟!؟ خود من ترسيدم پس چه مي گويي تو ؟ که بيايم شب ابري شده را ياري کنم کوچه ها غمناکند بوته ها تشنه نورند و طلوع شب چرا
وقتي از كسي كينهاي به دل ميگيري در واقع دشمن را به قلب خود راه داده و براي او جايي تعيين كردهاي. سعي كن خانه دلت را تنها از دوستان پركني و هرگز گوشهاي از آن را در اختيار دشمنان نگذاري
نظر یادت نره !